سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آ سمان آ بی


ساعت 6:23 عصر یکشنبه 84/8/15

خسته ام خسته تر از درخت بارون دیده جنگل سبز
خسته تر از چشمون منتظر دخترکی یتیم
خسته از این دنیای هزار رنگ و مردمون هزار چهره
از دنیایی که در اون گلبرگای وفا روپرپر و گل واژه های دوستی رو مظلومانه پاره پاره میکن
اونجا زندگی رو بازیچه می پندارن و معصومیت  رو به زنجیر میکشن
و عشق رو به باد تمسخر می گیرن
من بر مرغ زار ارزو هام میگریم
اونجا که غرور رو بر سکوی اول می نشانن
و لبخند رو سهم پولدارا می دونن
اونجا که بی رحمانه از کنار کودک ژنده پوشی میگذرن
و هیچکی به خود زحمت تفکر نمیده
در دنیایی که چهره واقعی انسانها رو نقاب ریا میپوشونه
 بیزارم از این همه بی انصافی
ای اشنا من به سوی تو پرواز خواهم کرد من مسافر فردام
ایا دستای گرم تو با دستای سرد من پیمان میبنده؟
ایا به وفاداری من ایمان داری؟
من با پشت گرمی تو دنیایی میسازم
با دسهای عاطفه
با اسمونی به رنگ مهربانی
و سنگفرشی از یکرنگی
اون وقت بر سردر هر دلی تابلویی از امید به فردا و دوستی اویزون میکنم
باران رو به مهمونی قلبای شکسته دعوت و ایینه دلا رو از زنگار کینه پاک میکنم
و گرمی محبت رو در دستای یخ زده کودکی میریزم
و لبخند رو ارمغان چشم خونه های پیرزن پاک دل میکنم
اون وقت من نون خودم رو با تو سهیم خواهم بود
تو هم سهم ما رو خواهی داد
و چه دیدنی خواهد بود هنگامی که لبخند رو   خوشی رو و خوشبختی رو همگانی اعلام کنن
و شادی ها رو باهم تقسیم کنن
و زشتی ها در نظر همگان رنگ ببازد
پس منتظر اجابت دعوتم هستم

¤ نویسنده: اسمان ابی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 3:9 عصر چهارشنبه 84/8/11

عید فطر داره می رسه و با خودش یه حس خوب میاره، یه جور شادی خاص،یه آرامش دلنشین

حلول فطر، زیبایی اطاعت را به تصویر می کشد و شهود عاشقان بی قراررا . فطر عید مشتاقان است .

آنان که درطلب رضایت دوست سربرآستان اوساییدند ونام او را برآسمان جان خود حک کردند . .

 عید فطر پاداش روزه روزه داران است وچه مبارک روزی ست. "

 روزه به پایان رسید و آمد نو عید هر روز بر آسمانت‏باد امروزا

 


¤ نویسنده: اسمان ابی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 12:27 عصر جمعه 84/8/6


گاهی اوقات فک میکنم به اگرها

به اگرهایی که اگه انباشته بشن حتی از سقف اسمون هم لبریز میشن و فرو میریزن و زیر سنگینی اونا همه چیز له میشه

کاش اصلا اگر نبود و من هر روز نمیگفتم  

اگه اون روز که افتاب به من سلام کرد , من جواب سلامش رو داده بودم   او قهر نمیکرد و گلدان مامان بزرگ رنگش نمیپرید

اگه اون روز که ماهی تنگ کوچیکمون تب داشت , من میفهمیدم و کمی به صورتش اب میپاشیدم  او در عمق تابستون نمیسوخت

اگه اون روز که دس نسترن باغچمون شکسته بود , من صدای ناله کمرنگشو که رو نگاش نشسته بود میشنیدم و دسش رو میبستم ,شاید امروز او هم مث من دس داشت

اگه اون روز که بابابزرگ میخواس کاج کهنسال باغچه رو ببره اشک سرد او رو روی انگشتانش حس میکرد و التماس سادش رو میشنید  ,شاید صدای خشن اره رو هیچکی نمیشنید و او هم امروز نفس می کشیدو مهربون بود

اگه اون روز که اون بچه گربه تنها پشت پنجره اتاق برا من شر میخون پدرم معنی شعرش رو میفهمید و با چوب تو سرش نمیکوفت امروز منو پنجره و اون بچه گربه اینقد تنها نبودیم

اگه اون روز که دوستی در چشمون دوستم یخ نبسته بود و مهربونی تو دستاش نخشکیده بود , من انگشتای غرور رو از روی لبخندم برمیداشتم تا او سادگی لبخندمو حس کنه , امروز هوا برا تنفس اینقد سرد نبود

اگه من هر روز کاری نمیکردم که فردا بگم اگه 

 حتما فردا زیباتر از امروز بود 

در پناه حق پاینده و پیروز باشید


¤ نویسنده: اسمان ابی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 8:11 عصر دوشنبه 84/8/2

بیا بنویسیم از سپیدیها      

از سادگی یک سلام تا مهربانیها     

و دلها را یکی یکی صدا بزنیم

پای دفتر مشقشان ستاره بچسبونیم

بیا بنویسیم از قشنگی ها

و درست بنویسیم دوستی ها را

و به تعداد هرچی شکوفه و روشنایی است جلوی اسم مهر به اضافه بگذاریم

          بیا بنویسم از سپیدی ها

           وپاک کنیم از تخته سیاه ردیف بدها را    

تو که در ردیف خوبها کنار افتاب نشسته ای       

    بلند شو و هر چه پنجره هست بگشا 

و هر چه اخم بر پیشانی زندگی ات است باز کن

ائینه ها , اخر به کوچیکترین غبار هم حساسیت دارند...

 مرا از نظرات خودتون بی بهره نذارین


¤ نویسنده: اسمان ابی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 1:43 صبح یکشنبه 84/8/1

سلام . سلامی به طراوت بارانهای بهاری و به زیبائی تمام زیبائی ها

دوستان عزیز 

دنیای سبز دوستیها یه دنیای بی خزونه, اگه باغبون دلامون دریچه ها رو روی هجوم تردیدها ببنده

دوستی به نظر من یعنی رابطه ای که همه معنا های زیبای زندگی را که از جمله آن می توان به ( همراهی و همدلی و همکاری و همدردی و همفکری و غمخواری و ....) اشاره کرد را در بر می گیرد.

دوستی را دوست دارم اما دوستانم را بخاطر خودشان و این رابطه زیبابیشتر دوست دارم

تداوم دوستیمون دست خودمونه ,به اینکه چقدر نسبت به هم صادق باشیم, بی ریا باشیم و به اینکه چقدر به هم اعتماد داشته باشیم 

بذار اینده ی دوستیمونا بااین جمله زلال کنم

 که دوستت دارم    دوست من



 

خدایا همه ی اونایی که دلاشون اسمونیه, نگاهشون باروینیه, خنده هاشون بی ریاست و گریه هاشون رنگه یه دنیای شبنمه به همه ی چیزایی که تمنای درونیشونه برسن

انشاالله

 

آسمون چشماتون همیشه آفتابی و همه ایام به کامتون

التــــــــــــــــــــــــــــــماس دعا

 


¤ نویسنده: اسمان ابی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 10:58 عصر شنبه 84/7/30

سلام

 سلامی به بیکرانی دریای بزرگ که ساحلش دوستی ,موجش عشق  و نسیمش احساسات است

دوستان عزیز به یاری حق امروز وبلاگ خود را راه اندازی کردم وبلاگی که از مدتها قبل در فکر تشکیلش بودم و امروز بالاخره فکرم را به عمل تبدیل کردم

دوستان عزیز شما وبلاگ دوستی کوچک را مرور میکنید که چیزی جز احترام و مهر برای پذیرایی از لطف شما ندارد

این صفحات آرام آرام و با راهنمایی شما تکمیل خواهد شد امیدوارم ایرادهایش را به بزرگواری خود ندیده نگیرید ! و تذکر دهید

 

عشقتان فروزان _ دلتان پر مهر 


¤ نویسنده: اسمان ابی

نوشته های دیگران ( )

3 لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
1
:: بازدید دیروز ::
0
:: کل بازدیدها ::
6169

:: درباره من ::

آ سمان آ بی


:: لینک به وبلاگ ::

آ سمان آ بی

:: آرشیو ::

پاییز 1384

:: اوقات شرعی ::

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::